دختر بی همتای من

یکی یکدونه 70 روزه

سلام عسل مامان.عسلکم تو محشری. دیروز زن دایی بابا آمده بودن دیدن تو آنقدر خندههای قشنگت رو تحویل مامان ایران دادی و قن و قون  کردی  که دلشون رو بردی و زن دایی بابایی گفت که تو گل سرسبد تموم  بچه هایی که تازه وارد فامیل شدن و با  تو همسنن .ایشون لطف داشتن  اما مامانی تو از نظر منم همیشه  تک و بی همتایی همونطور که اونها  برای  ماماناشون یکدونن.عاشقتم موش موشکمعاشق اخلاق خوبت وخنده های نازت       دو شب قبل خونه مامان ایران بودیم خاله دلآرام خواهر خاله الهام هم فقط برای دیدن تو آمده بودی حیف که  دوربین نبورده بودم خیلی صحنه ...
25 آذر 1391

قندک مامان

قندک مامان سلام.کلی  مامان دوست داره. اتفاق های جدید :اول این که جمعه با مامان ایران و خاله الهام رفتیم تهران خونه خاله و دایی بابایی. عزیز  مادر تو توی این یک روز خانمیت رو کاملا نشون دادی عاشقتم مامان در حالی که توی لباسهای جدیدت عین  ماه شده بودی ساکت و آروم و بدون اذیت ما رو همراهی میکردی و همه قربون صدقت میرفتن اینم عکس  اون روزت: عسل مامان روز شنبه هم بردیم واکسن دو ماهگیت رو زدیم الهی بزگردم مامان من که میخواستم اگه گریه  نکردی ببرم تو رو دکتر و بگم حس درد نداری داشت دلم آتیش میگرفت وقتی صدای جیغ های تو رو از ...
13 آذر 1391

قندک

سلام قندک مامان تو دیگه خیلی ماه و دوست داشتنی شدی دیگه با لبخندهای قشنگت دل همه رو  میبری .عاشق بازی هستی دوست داری مدام باهات حرف بزنیم و بازی کنیم .3 شب قبل که تو این بازی رو تا ساعت 4 صبح طلب میکردی و من و بابا با چشمهای باد کرده و خوابالو در حال تکون دادن عروسکات بودیم  و مدام باهات حرف میزدیم که شاید چشمهای قشنگت که اصلا نشانی از خواب درش دیده نمیشد خسته و  خوابالود بشه .آخراش که دیگه بابایی به التماس افتاده بود و قسمت میداد بخوابی . از وقتی تو دل مامان آمدی  تا حالا مدام ذاری  سوغاتیهای رنگ و وارنگ میگیری.هفته قبل که مامانی ت...
8 آذر 1391
1